لوح دل
 
 

این گزارش حاوی تمام متن و حاشیه‌های "جدایی نادر از سیمین" و پاسخ به یک سؤال بزرگ است :

چرا غرب تا این اندازه به فیلم اصغر فرهادی اقبال نشان می‌دهد؟ آنقدر که این فیلم در اسرائیل اکران عمومی شد و مردم اسرائیل با وجود نامزد بودن یک فیلم اسرائیلی در جشنواره امسال از انتخاب فیلم آقای فرهادی خوشحال شدند؟

نماهایی که در فیلم فرهادی وجود دارد تماماً نماهایی ناخوب از ایران هستند.
اتاق‌های کوچک و شلوغ، شهر پر ازدحام و آلوده، دیوارهای کثیف و...
به راستی ایران اسلامی ما و ما مردم چه گناهی در حق امثال فرهادی کرده بودیم که باید فضایی که ما در آن زندگی می‌کنیم و نفس‌ می‌کشیم،... 


صحنه واضح آن است که این پیام‌های تبریک، این تیتر یک‌ها و اما آن جایزه‌ها و آن زنان برهنه و آن جشنواره‌ها همگی یک سعی واضح دارند و آن گم کردن حرف اصلی جدایی نادر از سیمین و لطمه‌ای است که این فیلم سعی دارد به نظام و کشور عزیز ایران بزند.

اگر اصغر فرهادی خیال کرده است که آن جایزه‌ها و دست‌های لطیفی را که به حرام مسح می‌کند به خاطر عمق هنری بوده است که در فیلمش به خرج داده سخت در اشتباه است....


کاش پیش خودمان می‌ماندید آقای فرهادی و همه دوستانتان
ما اگرچه دلمان گرفت وقتی پشت بلندگوی گلدن گلوب بی‌خیال هرچه مخاطب ایرانی از "مایکل بارکر" تشکر کردید و با آنجلینا جولی و جودی فاستر مسّ حرام داشتید....


دل ما از این می‌سوزد که شما احتمالاً متوجه نبوده‌اید از دامن کسانی جایزه گرفته‌اید که نه تنها به مردم خودشان هم رحم نمی‌کنند و در وال‌استریت و ماجرای کلیسای دیویدی‌ها و غیره نمونه‌هایش را دیده‌اید بلکه خودشان هم بارها گفته‌اند به خون ایران و ایرانی تشنه‌اند.....

متن کامل را حتما در ادامه مطلب مشاهده کنید.



ادامه مطلب ...


یک شنبه 7 اسفند 1390برچسب:بصیرت,انقلاب,شعار,انتخابات,رای,شیطان, :: 17:31 ::  نويسنده : امين
زخمی ام التیام می خواهم
التیام از امام می خواهم
السلام علیک یا ساقی
من علیک السلام می خواهم

 
روی تخته ی انقلابمان نقشه هایی کشیدند که با بصیرت پاکشان کردیم
و حالا فقط در این روزها یک شعار روشن داریم تا چشم شیطان را با نورش کور کنیم
و ٱن شعار اینست که :
 
"ما رای می دهیم"



 راننده خط بی توجه به صف مسافرا که منتظر ماشین بودن کنار خیابون داد میزد:دربست دربست.

نگاه معنا دار و اعتراض های گاه و بی گاه مسافرا, هم راننده رو کلافه کرده بود و هم ما رو، طاقت نیاوردم, من و یک خانم و دو آقای دیگه با همدیگه ماشین رو با کرایه 6000 تومن دربست گرفتیم که برای هر مسافر نفری 1500 تومن. درحالی که کرایه خط فقط 550 تومن بود. به هر ترتیب سوار تاکسی شدیم و راننده شروع کرد از مشکلات ماشین و گیر نیومدن لاستیک و بنزین آزاد زدن صحبت کردن .
جونی که جلو
نشسته بود  انگار از خیس شدن کلا فه بود. وقتی سخنرانی راننده درباره مشکلات  مملکت شروع شد خیلی سریع خودش رو وارد بحث کرد.  بهتره ادامه بحث رو به صورت یه گفتگوی دو طرفه دنبال کنیم :

راننده تاکسی : برادر خانمم یه وام 6 میلیون تومنی میخواست بگیره مجبور شد ماشینش رو بذاره به عنوان وثیقه. بنده خدا الان خورده به مشکل دارند ماشینش رو مصادره میکنند. یه عده دزد دارند میلیارد میلیارد اختلاس میکنند کسی هم خبردار نمیشه اون وقت این جوون رو ببین چجوری سر میدوونند !

مسافر : نوش جونشون !

راننده : (با نگاه متعجب) نوش جون کی ؟

مسافر : نوش جون کسی که 3000 میلیارد تومن خورده

راننده : (با لحن عصبی آمیخته به تمسخر)  فامیل شما بوده ؟.....
 



ادامه مطلب ...


درباره وبلاگ

به وبلاگ من خوش آمدید
آخرین مطالب
نويسندگان


ورود اعضا:

آمار وب سایت:
 

بازدید امروز : 17
بازدید دیروز : 0
بازدید هفته : 152
بازدید ماه : 337
بازدید کل : 24714
تعداد مطالب : 73
تعداد نظرات : 42
تعداد آنلاین : 1